ماجرای نماز گزاردن حضرت حجة (عج) بر جنازه پدر بزرگوارش: بخش1

ماجرای نماز گزاردن حضرت حجة (عج) بر جنازه پدر بزرگوارش: بخش1

#بسم_رب_المهدی/امام شناسی

ماجرای نماز گزاردن حضرت حجة (عج) بر جنازه پدر بزرگوارش :

بخش   1

نخستین اقدام حضرت مهدی در آغاز امامت:

در یک روایت شیخ صدوق آن را به صورت مفصل از زبان «ابوالادیان» یکی از خدمت کاران خانه و متصدی امور

نامه‏ های امام عسکری گزارش کرده است.[1]

ابوالادیان که یکی از کارگزاران حضرت امام. عسکری(ع) بود، میگوید:

به خدمت حضرت امام عسکری (ع) شتافتم.

آن حضرت را ناتوان و بیمار یافتم.

آن جناب چند نامه ای نوشته و به من داد و فرمود :

که این ها را به مداین برسان و به فلان و فلان از دوستان ما بسپار، و بدان که بعد از پانزده روز دیگر به

این بلده خواهی رسید و آواز نوحه از خانه خواهی شنید و مرا در غسل گاه خواهی دید.

ابوالادیان می گوید:

گفتم:

ای مولای من!

چون این واقعه روی دهد، حجت خدا و راهنمای ما که خواهد بود؟

فرمود:

«آن کسی که جواب نامه های مرا از تو طلب کند.»

گفتم:

بجز این ،هم نشانی بفرمایید.

فرمود:

«آن شخصی که بر من نماز گزارد، او حجت خدا و امام و راهنما و قائم به امر است بعد از من.»

پس نشانی دیگر از آن حضرت طلب نمودم،

فرمود:

«آن شخصی که خبر دهد به آنچه در همیان است.»

پس هیبت آن حضرت مرا مانع شد که بپرسم که چه همیان و کدام همیان و چه چیز است در همیان...

پس از سامرا بیرون آمده، نامه ها را به مداین رساندم و جواب آنها را گرفته و بازگشتم.

روز پانزدهم بود که داخل سر من رای (سامرا) شدم بر وجهی که آن حضرت به اعجاز آن خبر داده بود، آواز نوحه از خانه آن حضرت شنیدم و نعش آن امام بزرگوار را در غسل گاه دیدم.

برادرش، جعفر، را بر در خانه آن حضرت دیدم که مردم دورش جمع شده بودند و او را تعزیت می نمودند و جانشینی او را تبریک !!!

با خود گفتم که اگر امام بعد از حضرت امام حسن عسکری (ع) او باشد، پس امر امامت باطل خواهد بود، زیرا می دانستم که شراب می آشامد و قمار می بازد.

پس او را تعزیت نمودم. هیچ چیزی از من نپرسید و جواب نامه را نطلبید.

بعد از آن عقید خادم بیرون آمد و خطاب به جعفر گفت:

ای خواجه!

برادرت را کفن کردند، برخیز و بر او نماز بگزار.

جعفر برخاست و داخل آن خانه شد و شیعیان گریان وارد خانه شدند.

در آن حال امام (ع) را کفن کرده بودند.

جعفر پیش رفت که نماز بگزارد.

با خود گفتم:

عجبا!

اگر امام مردم. ، بی‌دین بشود، معلوم می‌شود که همواره دین از اول سست بوده است!!!

من هم دنبال جعفر به راه افتادم تا ببینم جریان به کجا منتهی می‌شود!

پی نوشت :

1_شیخ صدوق، کمال‏ الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 475؛ باب 43، ح 25.

همچنین ر.ک: نیلی نجفی, منتخب الانوار المضیئة، ص 157؛ راوندی، قطب ‏الدین، الخرائج والجرائح، ج 3، ص1101.

ادامه دارد  ........

********************

اگر یک نفر را به اووصل کردی

برای سپاهش تو سردارویاری

*******************

با مباحث مهدویت با ما همراه باشید.

 



[1] منبع اصلی تنها منجی





:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 12 بهمن 1396
مطالب مرتبط با این پست